نوشته: گاسانرا مُرلند
دوشنبه، ۱۰ جولای، ۲۰۱۷
دوگانهگویی زبانی است که عمداً معنای کلمهها را تحریف یا حتی وارونه میکند. به عنوان مثال وقتی که منتقدان اسلام رادیکال این افراطگرایی را مورد حمله قرار میدهند، منتقدهایشان آنها را «اسلامهراس» میخوانند. وقتی کسانی که خودشان را «جنگاوران عدالت اجتماعی» میدانند کارزاری برای رواداری برگزار میکنند، با خاموش کردن هر مکالمهای که آن را قبول ندارند، دقیقاً چیزی برخلاف آن را نشان میدهند (عدم بردباری)، یا وقتی گروهی عقاید مذهبیشان (مثلاً توهین به مقدسات) را به نام دین بر دیگران اجبار میکنند (مثلاً موج جدید علیه انتقاد به اسلام در کانادا)، یا حتی وقتی که مجرمان خودشان را قربانی میدانند.
دوگانهگویی اغلب به دوگانهباوری ختم میشود. همانطور که جرج اورول در رمان مکتبساز ۱۹۸۴مینویسد: «برای فراموش کردن واقعیتهای ناخوشایند، عمداً دروغهایی میگوییم که به آنها باور داریم ». در رمان، مردم صریحاً دوگانهباوری را به منظور متعادل کردن فشار و تمایل به متناسب کردن خود با محیط یا به دست آوردن موقعیت در حزب یاد میگیرند.
اسلامگراها نیز ازدوگانهگویی و دوگانهباوری برای ساختن اتحادی قدرتمند با ترقیخواهان استفاده میکنند و از بنیان گسترده و محبوبشان به عنوان سکویی برای انتشارپیام مخربشان استفاده میکنند.
اخیراً، اسلامگراها با فمینیستهایی متحد شدهاند که در حلقههایشان صحبت بر علیه ناقص سازی اندام تناسلی زنان (FGM) یا حجاب اجباری زنان را به عنوان تلاشهایی برای تحمیل یک فرهنگ بر «دیگری» محکوم میکنند.
مقالهای که در ادامه میآید بخشی از یک مجموعه هفتگی از پروژه کلاریون (Clarion Project) است که مرتکبان دوگانهگویی را نشانه میگیرد:
جنایتهایی که به نام اسلام انجام میشوند جایگاهی اصلی در نمایشی جهانی به دست آوردهاند. لحظهای نیست که ما تلویزیونمان را روشن کنیم، روزنامهای برداریم یا وارد اینترنت شویم و عنوان خبری یا وبلاگی مرتبط با چاقوکشی، اسلحه کشیدن یا حملههای انفجاری با نام «الله» را نبینیم.
مقامات دولتی نمیدانند که چطور درباره این مسئله خطرناک صحبت کنند. بعضی به صورت کلامی حملهها را محکوم میکنند و از آن میگذرند، در حالی که دیگران ترجیح میدهند کاری انجام دهند. تنها نکته واضح این است: جنگی به ما اعطا شده که سپاهمان به تنهایی نمیتواند با آن مقابله کند.
ما از سوی جنگ یا بیماری جدیدی تهدید میشویم که سوگند یاد کرده تا پایههای حقیقیای را که آزادیهای ما بر روی آن ساخته شده، خراب کند.
اما چیزی که جدید نیست، جنگ بلند مدت اسلام با زنان است؛ جنگی که جنبش فمنیستی نه تنها از مقابله با آن امتناع میکند بلکه حتی اعتراف به آن را نمیپذیرد.
زنان در سرتاسر آمریکا و جایجای دنیا از تماشای ویدئویی که دونالد ترامپ در آن از واژه «کُس» استفاده میکند مشمئز شدند. در دنیای مجازی، در خیابانها، در دانشگاهها و کافی شاپ هر گوشهای فریاد برآوردند. اما وقتی دختران جوان واژنهایشان در طول عمل وحشیانه ختنه اندام جنسی -ناقص سازی جنسی- زخمی میشود سکوت برقرار است.
خیلیها به راحتی ناراحت نمیشوند. آنها صورتشان را برمی گردانند، انگار که [این اتفاق] از راه دور نمیتواند برآنها تأثیر بگذارد. بعضی دنبال بهانه میگردند، بعضی در حال انکارند و دیگران از اینکه برچسب «اسلامهراس» بخورند میترسند؛ همه این بدبختیها از بزدلی است.
در برابر «آن کلمهها» یک واکنش عصبی ایجاد میشود اما وقتی که کلیتوریس یک دختر جوان به شکلی وحشیانه قطع میشود- فرایندی که در آن فرد از تمایلات جنسی تهی میشود و ذات حقیقیاش به عنوان یک زن نابود میشود- هیچ خبری از تجمع، راهپیمایی، کلاههای به شکل واژن (نماد اتحاد و حمایت زنان برای حقوقشان)، نشانههای اعتراض و هیچ فرد مشهوری بر منبر «قدرت عشق» دیده نمیشود. همه اینها به نام کنترل پدرسالاری صورت میگیرد.
ناقص سازی جنسی زنان معادل اخته کردن یک مرد است. خشم ناشی از حالتی که این اتفاق میافتد را تصور کنید.
هیلاری کلینتونِ محبوب فمینیستها، رهبر «مقاومت» آنها توئیت کرد:
به همه دخترهای کوچکی که دارند تماشا میکنند:… هرگز شک نکنید که شما ارزشمند و قدرتمند هستید و سزاوار هر شانس و فرصت در جهان.
با این حال، هیلاری بیشتر از ۱۰ میلیون دلار از پادشاهی عربستان پذیرفت. جایی که زنان با تبعیض در قانون و عمل روبه رو هستند.
هیچ فریادی به نشانه اعتراض برای زنان در عربستان سعودی یا ایران یا در هر کشور دیگری که زنان مجبور به پوشاندن خودشان هستند بلند نمیشود. به جایش حجاب در غرب به عنوان ابراز وجودی فمینیستی گرامی داشته میشود.
حالا باید به آمار بیش از ۲۰۰ میلیون زن و دختر در سراسر کره زمین که وادار به ناقص سازی جنسی شدهاند، ۱۰۰ دختری را که اخیراً در ایالت میشیگان ختنه شدهاند، اضافه کنیم.
هیلاری کلینتون کجاست که بر علیه این عمل وحشیانه صحبت کند؟ سکوت [حکمفرما است]. سناتور الیزابت وارن (Elizabeth Warren) کجاست که گفت: دونالد ترامپ (Donald Trump)
باید به حرفهایی که زده عمل کند و سیاستهایی را پیاده کند که به نفع زنان باشد؟ سناتور وارن کجاست تا تقاضا کند قوانین فدرال ناقصسازی جنسی زنان در میشیگان دنبال شود؟ هیلاری و الیزابت کجا هستند تا درخواست کنند آزادی در جامعه آزاد ما سرکوب نشود؟
این خیلی ساده است. این زنها مسائل مربوط به حقوق زنان را جوری انتخاب میکنند که با برنامه کار سیاسی شان جور در بیاید. این کاملاً واضح است که گروههای فمینیستی در آمریکا و خارج آن از الگوهای هم استفاده میکنند.
شما، کسانی که میگویید حجاب سرکوب نمیکند بلکه زنان را توانمند میکند، اجازه بدهید که عکسی را از منامه، بحرین (شهری که تا سالها خانهام محسوب میشد) با شما به اشتراک بگذارم. این عکس قصه زنی را شرح میدهد که آزاد نیست، محدود شده است، دارایی کسی است و زیر شنلی سیاه از هیچ سرکوب شده و در روزی بسیار داغ و مرطوب در بحرین قدم میزند.
با دختران در این جامعه همچون شهروند درجه دو برخورد میشود. به آنها آموزش داده میشود که کمتر از مرد هستند و گاهی اوقات حتی کمتر از حیوانات. آنها از لحاظ احساسی و فیزیکی زنجیر شدهاند. به آنها آموزش داده شده که بدنهای زیبایشان را بپوشانند. آنها آموزش دیدهاند که بدون مشایعت یک مرد در فضای عمومیِ حاضر نشوند.
اگر به آنها تجاوز شود، نیاز دارند تا ۴ مرد شهادت دهند که واقعاً تجاوزی رخ داده است. آنها نمیتوانند بدون اجازه شوهرشان از او طلاق بگیرند. آنها فقط میتوانند یک همسر داشته باشند در حالی که همسرشان میتواند تا ۴ زن داشته باشد. شوهرانشان اجازه دارند آنها را کتک بزنند. شهادت آنها در دادگاه به اندازه نصف شهادت یک مرد اعتبار دارد.
همه این قوانین برای کنترل و سرکوب زنان وضع شده است.
در این جوامع، دختران، گاهی حتی دختر بچههای ۹ ساله، میتوانند به ازدواج دربیایند و وارد اولین رابطه جنسی شوند. تصور کنید که شما ۹ سالهاید و با عروسکهایتان بازی میکنید؛ همان موقع از کودکیتان ربوده میشوید و به قربانی تجاوز تبدیل میشوید؛ یک اسباب بازی جنسی برای رضایت شوهر در یک ازدواج اجباری.
پدر و مادرتان که باید از شما مراقبت کنند به یک مرد اجازه میدهند که به شما خشونت کند. دین، پلیس و در حقیقت دنیا از شما محافظت نمیکند.
گروههای فمینیستی به بیتوجهی و توجیه این سرکوب ادامه میدهند. مقاومت کجاست؟ قیام کجاست؟
زنانی که ادعا میکنید رئیسجمهور شدن ترامپ یک انفجار شوکهکننده برای فمینیسم است، پس این جنایتهای شوکهکننده چه؟
زمان آن است که کنشگران، گروههای فمینیستی و کسانی که کلاه واژنی میپوشند به شعارهایشان عمل کنند و مقاومت علیه جنگ واقعی با زنان را آغاز کنند.