سمانه نوری – کابینه دولت دوازدهم در نهایت اعلام شد و معصومه ابتکار به عنوان معاون امور زنان و خانواده حسن روحانی، جای شهیندخت مولاوردی را گرفت. کمتر کسی تا به حال نام ابتکار را نشنیده است. او مشهور به ایفای نقشی فعال در «اشغال لانه جاسوسی» در ایران است و البته این موضوع برای او چنان اعتباری ایجاد کرده که گویا همیشه سهم از قدرت داشته و خواهد داشت.
ابتکار نخستین زن ایرانی است که پس از انقلاب ۵۷ وارد هیات دولت شده و به دلیل نقش برجستهای که در تصرف سفارت آمریکا در۱۳ آبان ۱۳۵۸ داشته حرف و حدیثها از تکرار سهم دهی به او در مسئولیتهایی مختلف که گاهی مثل مورد اخیر یعنی معاونت زنان، نامرتبط با مسئولیتهای قبلی اوست، زیاد است.
ابتکار در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، ۸ سال ریاست سازمان حفاظت محیط زیست ایران را برعهده داشت و ریاست مجدد او بر این سازمان در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی و در دولت یازدهم نیز ادامه داشته است و در فاصله دو دوره معاونت ریاست جمهوری به مدت هفت سال در شورای شهر تهران حضور داشت.
درست است که تعداد زنانی که پس از انقلاب ۵۷ به مناصب سیاسی و قدرت رسیدهاند انگشتشمار است و ابتکار یکی از این زنان بوده، اما باید همه این تفاصیل را در برابر موضوع مهم و کمتر دیده شده دیگری کنار گذاشت. مسئله قابل تامل اصلی این است که غیر از لعیا جنیدی که چهرهای نسبتاً جدید است و از طریق حسن روحانی به کابینه دوازدهم وارد شده، ساختار چینش سایر معاونان، دستیاران و مدیران عالی زن، در دولت دوازدهم ، مثل سایر دولتهای وابسته به جناحهای مختلف، چندان تغییری نکرده است.
حلقهای بسته، متشکل از زنانی با تعداد کمتر از انگشتان دو دست، در هر دو جناح سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب وجود دارد که با برسرکار آمدن جناحها فعال میشود و نه بیشتر! در بهترین حالت افرادی وابسته و از میان دوستان و مرتبطان نزدیک به آن حلقه هستند وارد گردونه مدیریت و قدرت می شوند.
این دور باطل، مساله مشارکت سیاسی زنان را در حد مشارکت در انداختن برگههای رأی در صندوقها نگه داشته و مشارکت سیاسی در سطح نخبگان را تبدیل به گرهای کور کرده که تقریباً بسیاری از باز کردن این گره کور یا همان حلقه بسته افراد ناامید شده اند.
مقاومت در برابر حضور زنان متخصص خارج این گعدههای دوستانه، فقط از جانب مردان نیست، بلکه نظام پدرسالاری با هرچه محدود کردن زنان در مناصب عالی آنها را وادار به مانعتراشی و حذف بقیه میکند، طوری که بهقول معروف « دست زیاد نشود» تا همان تعداد اندک بتوانند به پست و مقامی برسند. این رویه قطعاً به توسعه جنسیتی با معیارهای عقلانی و علمی جهانی ختم نخواهد شد.
سوالی که این روزها در ذهن زنان و مردان بعضا برابریطلب شکل گرفت این بود که آیا دراین شرایط مطالبه وزیر زن، مطالبه حقیقی جنبش زنان ایران است؟
جنبش زنان ایران که از قرن قبل با حقخواهی برای عموم مردم جان گرفت، حرکتهایش معمولا با زنانی انگشتشمار آغاز شده است که رفتارشان از سوی جامعه مذموم شمرده میشد. آنها به حقخواهی جلو میافتادند و به نمایندگی بقیه زنان که چه بسا از حقوق اولیه شان اطلاع هم نداشتند، مبارزه میکردند. اما آنچه این روزها شاهد بودیم و به اسم «مطالبه جنبش زنان ایران» از آن یاد شد و برچسب حرکت فمینیستی هم خورد، چنین اهدافی داشت؟
در هفتههای آخر اعلام کابینه، برخی فعالان مدنی و فعالان زنان بهصورت گسترده با حمایت جناح سیاسی اصلاح طلبان، دست به دست هم دادند برای اینکه یکی از اعضای زن حلقه بسته قدرت این جناح شهردار شود، دیگری وزیر و خلاصه مناصب بین این تعداد انگشت شمار تقسیم کنند.
جناح اصلاحطلب میخواست در میان مردم مشروعیت و قدرت خودرا نمایش دهد و به عنوان نماد جریان سیاسی روشنفکری وزیران زنی را وارد کابینه کند و از طرفی فقط به حلقه بسته خود رضایت می داد که چه بسا کفایت کمتری نسبت به بسیاری از زنان صاحب صلاحیت کشور و ناشناس مانده داشتند.
در این میان مشخصاً نتیجه فعالیتهای رسانهای گسترده و البته حساسیت برانگیز، منفی بود. با نگاهی قدری تیزبینانه میتوانستند متوجه شوند که کمپین سازی برای وزیر شدن شهیندخت مولاوردی که نماد آن در فضای مجازی هشتگ #بامولاوردی بود، کار را سختتر و غیرممکنتر میکرد. جدای شکست این تلاش، آیا داشتن وزیر زن مطالبه توده زنان بود یا وزیر شدن یک شخص خاص، که شکست آن همان ابتدا هم حتمی مینمود؟
در این میان با شکست تلاشها برای به وزارت رساندن شهیندخت مولاوردی و رایزنیها، دیدیم که ناگهان معصومه ابتکار سر بر آورد! او در نهایت تعجب، جایگاه سنتی خود را در ریاست سازمان محیط زیست ترک کرد و معاون امور زنان و خانواده رییس جمهور شد. واضح و مبرهن است که این اقدام برای احقاق حقوق زنان صورت نگرفته، بلکه بهسادگی، سهم دائمی ابتکار از جریان اصلاحطلبی به او عطا شده، حال سازمان محیط زیست نشد، جای دیگر! و چه جایی برای ترقی فردی و مطرح شدن رسانهای، مظلومتر از حوزه زنان!
اینکه ابتکار در این معاونت چه میخواهد بکند شاید دغدغه بسیاری از زنان و فعالان حوزه زنان در داخل کشور نباشد. بسیاری حتی با نگاه طنز نیز به این قضیه نگاه میکنند. بهسادگی با مرور آنچه در سالهای اخیر گذشته، می توان دید که فعالیتهای حوزه زنان، دستاورد بارزی نداشته که حالا کسی نگران باشد معصومه ابتکار درست یا خرابش کند!
طبعاً ابتکار هم تاحدی با تیم مولاوردی وانواع کارگروههای معاونت سابق ادامه خواهد داد و رفقا و دوستان دیرینه خود را مأیوس و ناامید و حذف نخواهد کرد. اما زنان ایرانی در این پیچ و خمهای سهمخواهی، شلوغ کاریهای رسانه ای و نادیده گرفتن افراد توانمند خارج این دایرههای تکراری که به نظر می رسد به صلاح هیچ کس نیست که دیده شوند، چه میشوند؟!
بهنظر می رسد که جدا از انشعابی جدید از جنبش زنان ایران که در دهه اخیر راهی غلط در پیش گرفت و دائم به بنبست خورده و در چرخه معیوب افتاده است، ضرورت دارد فعالان مدنی و کنشگران حوزه زنان و فعالان حقوق زنان با توجه به بی پناهیای که تا به امروز این حوزه به خود دیده است، آستین بالا بزنند و خود به شناسایی و معرفی سرمایههای انسانی و اجتماعی خود که در خروجی رتبههای عالی دانشگاهی آشکار هستند بپردازند.
با توجه به سابقه ۱۲ ساله ابتکار در سازمان محیط زیست، راهی که او در چهارسال پیش رو خواهد رفت همانند مولاوردی راهی محتاطانه، همراه با مراعات وجهه و موقعیت خود و در مسیر بهدست آوردن دل جامعه و فضای مردسالار سنتی است و هیچ تقاطعی هرگز با مطالبات برابریخواهانه جنسیتی نداشته و نخواهد داشت.
با این همه ابتکار در حوزه زنان هم فعالیتهایی داشته، گرچه مانند بسیاری دیگر از زنان دایره قدرت، محدود به کنشهایی خاص شده که شاید چندان با توده زنان جامعه مرتبط نبوده اما بههرحال در رزومه او فعالیتهای دانشگاهی در حوزه زنان دیده میشود و در سال ۱۳۷۶ مسئول پروژه ایجاد رشته مطالعات زنان در دانشگاه تربیت مدرس بوده است.
همچنین در پیگیری وضعیت خانواده آسیب دیدگان حوادث ۸۸ هم اقداماتی را انجام داده است.
درمستند انتخاباتی میرحسین موسوی درسال ۱۳۸۸ کنش او گرچه کاملاً سیاسی بوده، اما اظهارات قابل توجهی درباره نامطلوب بودن وضعیت زنان در جامعه، نادیده گرفتن حقوق آنان، و مسئله امنیت و عدالت جنسیتی تاکید دارد.
ابتکار عضو هیئت امنای بنیاد زینب کبری که تشکل غیردولتی حامی کودکان بی سرپرست است نیز هست.
او نویسنده مطلب «زنان، قدرت و سیاست در ایران قرن ۲۱» (۱۳۹۰) است که توسط انتشارات اشگیت آمریکا منتشر شده، همچنین در سال ۲۰۱۲ نام او توسط سالنامه چهرههای منتفذمسلمان در جهان در فهرست ۵۰۰ چهره با نفوذ سیاسی جهان اسلام قرار گرفت.
معصومه ابتکار یا «سیستر مری» که سخنگوی گروگان گیران سال ۵۸ بود، شاید هنوز هم میان مردم به این نام گاهی حتی به طنز معروف است، در شورای سردبیری روزنامه کیهان انگلیسی فعالیت مطبوعاتی کرده و سپس توانست امتیاز انتشار فصلنامه فرزانه را بگیرد. او درخلال سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵ اقدام به تشکیل مؤسسه مطالعات وتحقیقات مسایل زنان کرد. در آستانه برگزاری چهارمین کنفرانس جهانی زن (پکن ۱۹۹۵) مسئول دفتر هماهنگی سازمانهای غیردولتی زنان و نایب رئیس کمیته ملی این کنفرانس بود و در سال ۱۳۷۵ با تشکیل شبکه سازمانهای غیردولتی زنان در ایران به عنوان رئیس این شبکه انتخاب شد.
باهمه سوابق خوب وبد ابتکار و نقدهای فراوان، نمیتوان اهمیت سیستر مری یا معصومه ابتکار را هم از نظر سیاسی در انقلاب ایران وپس از آن، هم از نظر نفوذ نادیده گرفت. اما باید دید معصومه ابتکار میخواهد برای زنان ایران در چهار سال پیش رو چه کند و چه ارتباطی با فعالان حقوق زنان خواهد داشت و چه اقدامی برای افزایش قدرت سازمانهای مردم نهاد حوزه زنان خواهد کرد.