صبا زوارهای
شهر عرصهای بینظیر برای فرصتها و رهایی است. این روزها بسیاری از انسانها در شهرها متولد و بزرگ میشوند یا بعدها برای زندگی، تفریح، تحصیل و کار به شهر میروند. شهر محل تلاقی فرهنگهاست و جایی که بذر ایدهها در آن کاشته میشود. شهر با فراهم کردن امکان شغلهای متنوع، امکان بهره بردن از تجربههای فرهنگی و آموزشی گوناگون، فضایی برای فرصتها و آزادیهاست.
اما شرایط فعلی شهرها در اغلب نقاط دنیا، طوری است که در آن امکانات، فرصتها و آزادیها نامتوازن و ناعادلانه توزیع شده و دسترسی برابر به آنها وجود ندارد. شهر منابع مشابه و متناسب با نیازهای فردی به همه ارائه نمیدهد. زنان، اقلیتهای جنسی و جنسیتی، افراد دارای معلولیت، اقشار کمدرآمد و سایر به حاشیه رانده شدهها نسبت به مردان همانسوجنسیتی طبقه متوسط به بالا با بدنی استاندارد و بدون نیازهای ویژه، خدمات به وضوح کمتر و با کیفیت پایینتری در اختیار دارند.
شهر فمینیست کجاست و چه ویژگیهایی دارد؟
شهری که در آن نیازهای همه افراد فارغ از وضعیت جسمی، قومیت، جنسیت، گرایش جنسی، وضعیت مالی، سن و زمینه فرهنگی، در طراحی، ساخت و اداره آن در نظر گرفته شود، شهری فمینیست است.
شهر فمینیست کسی را به حاشیه نمیراند و کسی را در حاشیه نمیگذارد. شهر فمینیست ویژگیهایی فراتر از رهایی از آزار خیابانی دارد. در واقع آزادی اساسی برای دسترسی به فرصتها و منابع شهری صرف نظر از ویژگیهای حفاظت شده مثل جنسیت، نژاد، طبقه، توانایی جسمی، گرایش جنسی را فراهم میکند.
سهم زنان، دختران و اقلیتهای جنسی و جنسیتی از عرصههای شهری
دخترها و رنگینکمانیها اغلب خیلی زود و در سن کم متوجه میشوند که در فضای شهری باید از خود مراقبت ویژه کنند. آنها خیلی زود میفهمند که صرف حضور در شهر آنها را معرض خطر قرار میدهد.
شوک اولین باری که کسی به تنشان دست میزند، احساس ترس، شرمندگی و خجالت از اینکه کسی دنبالشان کرده و قضاوت خشونتبار دیگران که برای تمام این آزارها آنها را مقصر میدانند، همه باعث میشود دختران و رنگینکمانیها خیلی زود با فضای شهری احساس بیگانگی کنند. این افراد اگر عضو سایر گروههای به حاشیهرانده شده نیز باشند، بیشتر و عمیقتر تحت خطر و تبعیض خواهند بود.
تهدیدهای پیاپی و متعددی که زنان جوان و رنگینکمانیها با آن مواجهاند، این پیام را به زنان منتقل میکند که شهر به آنها تعلق ندارد. احتمال دخالت عابران وقتی میبینند یک زن یا یک فرد رنگینکمانی در خیابان مورد آزار قرار میگیرد بسیار کم است. پلیس اغلب به گزارش تخلفات آزار آنها بیتوجه است و آزارگران تعقیب قضایی نمیشوند.
تنها بودن در سطح شهر برای زنان و رنگینکمانیها باعث میشود که توجه اغلب همراه با آزار به سمت آنها جلب شود و این نوع «توجه ناخواسته و بدون رضایت» احساس رهاییبخش پرسهزدن و ناشناس بودن را از آنها دریغ کرده است.
اما جنسیتزدگی فضای شهری بعد فیزیکی محیط انسانساخت هم دارد. مثلاً خیابانهای تاریک در شب باعث احساس عدم امنیت زنان و رنگینکمانیها میشود، یا شلوغی وسايل حملونقل عمومی باعث میشود که آزارها دیده نشود.
فقدان مکانهای عمومی امن برای استراحت و مکث زنان و رنگینکمانیها در شهر موجب میشود حضور در شهر و مکانهای عمومی محدود به حضور در یک مکان مشخص با دلیل مشخصی جز تفریح یا پرسه زدن میشود.
چه کسانی شهرها را میسازند؟
متخصصها، شهرسازان و طراحان، شهرها را میسازند. اما این گروهها اغلب درباره تاثیر اجتماعی طراحیهایشان بر رفتار گروههای اجتماعی آموزشی نمیبینند. صنعت ساختوساز در بیشتر مناطق جهان در سیطره مردان دگرجنسگرای همانسوجنسیتی با تواناییهای جسمی و مالی است. مشکل اصلی این است که ما به طور طبیعی در طراحی به تجربههای خود ارجاع میدهیم و متاثر از تجربه زیسته خود هستیم. بنابراین در فقدان یک آموزش فراگیر، اگر گروههای مختلف اجتماعی از جمله زنان و رنگینکمانیها نمایندهای در طراحیها و تصمیمگیریها نداشته باشند، نمیتوان مطمئن بود که نیازهای آنها برای استفاده و دسترسی به فضاهای شهری در اجرا و طراحی فضای شهری در نظر گرفته شده است.
از سوی دیگر سود اقتصادی و صرفه مالی مدیران شهری باعث میشود این افراد از صرف هزینههای فراگیر کردن شهر برای گروه های مختلف طفره بروند.
سیطره ایدئولوژی مردسالار که زنان و رنگینکمانیها را با فضاهای خصوصی و مردان دگرجنسگرای همانسوجنسیتی در فضاهای عمومی پیوند میزند هم مانع دیگری بر سر ایجاد شهری است که فارغ از جنسیت، امکاناتی برابر به شهروندانش ارائه دهد. شهرها عمدتا بر اساس هنجارهای مردسالار ساخته و طراحی میشوند و به این شکل همواره نیازها و حقوق گروههایی از اجتماع نادیده گرفته می شود
فراگیر کردن فضای عمومی به جای تفکیک فضا
امنیت در حملونقل بسیار مهم است چرا که تحرکپذیری و دسترسی به فرصتهای کاری، آموزشی و تفریحی را بالا میبرد و بخشهای مختلف شهر را به هم متصل میکند. زنان و رنگینکمانیها وقتی احساس ناامنی میکنند از رفتن به فضاهایی خاص یا در زمانهایی خاص خودداری میکنند. این در حالی است که هیچکس نباید مجبور باشد بین حق تردد آزادانه و حق احساس امنیت یکی را انتخاب کند. بنابراین تفکیک فضاها، سیاست درستی نیست، چرا که این گروهها را از فضای عمومی دور نگه میدارد. در واقع به جای حل مساله خشونت و آزار علیه زنان و رنگینکمانیها، آنها را در فضاهای بسته قرار میدهد و خشونت را توجیه میکند.
امروز بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکند و تا پایان این قرن، حدود ۹۰ درصد جمعیت جهان ساکن شهرها خواهد بود. بنابراین تصمیمهای طراحی و اجرایی که برای فراگیر بودن طراحی شهرها گرفته شود، تا پایان قرن زندگی تقریبا ۹۰ درصد مردم را تحت تاثیر قرار خواهد داد. برای عادلانهتر کردن شرایط زندگی و توزیع منابع در شهرها در راستای توسعه پایدار در سالهای پیش رو، زمان تغییر همین حالا است!
در مجله «جنسیت و فضاهای عمومی» گاهنامه اسپکتروم میتوانید در این باره بیشتر بخوانید.
لینک دانلود دومین گاهنامه اسپکتروم، «جنسیت و فضاهای عمومی»