این مقاله ترجمهای از یکی از بخشهای مجموعه «خانوادههای در حال تغییر» است که در سایت The Conversation منتشر شدهاست. در این مجموعه ده قسمتی، برخی از تغییرهای اساسی در خانوادهها و رابطهها، نحوه تأثیر این تغییرها بر شکلدهی مجدد قانون، سیاست و عقیده با تمرکز بر دو کشور استرالیا و سوئد بررسی شده است.
نابرابری جنسیتی در انجام کارهای خانه را کم میکنیم، اما چطور؟
زنان استرالیایی که تماموقت شاغل هستند در هفته بهطور متوسط ۲۵ ساعت را صرف انجام کارهای خانه میکنند. پائول مِیِر/فلیکر، CC BY-NC-ND
ما در دوران طلایی خانهداری بهسر میبریم، دورانی که جاروبرقیهای روباتیک میتوانند ساعتها در اتاق نشیمن بچرخند و آن را تمیز کنند. مشکل این است که این وسایل کمکی استانداردهای تمیزی را بالا میبرند اما زمانی که این وسایل در وقت صرفهجویی میکنند، صرف انجام بقیهی کارهای خانه میشود. معلوم است که چه کسی باید تاوان این مسأله را بپردازد: زنان.
بهطور مثال، جایگزینی اجاقهای خوراکپزی قدیمی با اجاقهای جدید را در نظر بگیرید. این شیوهی تغییر یافتهی آشپزی است که از وعدههایی که تنها در یک ظرف پخته میشدند به وعدههای پر زحمتی که در چند مرحله تهیه میشوند تبدیل شده، که همگی از طریق اجاقهای چندکاره و نصب اجاق بر روی فر امکانپذیر شد؛ عملاً یعنی کار بیشتر برای مادر.
همین مسأله در رابطه با ماشین لباسشویی، ظرفشویی و بزرگتر شدن فضای خانهها هم صادق است؛ این هم یعنی کار بیشتر برای مادر.
در نتیجه زنان روز به روز در معرض کمبود زمان، استرس و افسردگی بیشتری قرار میگیرند.
با همه تغییرات به وجود آمده، زمانی که زنان امروزه صرف انجام کارهای خانه میکنند برابر با مدت زمان کار زنان در خانه در دههی نود میلادی است. در حال حاضر مردان در کارهای خانه بیشتر کمک میکنند که نشاندهندهی حرکت بهسوی برابری جنسیتی است. با این حال، زنان هنوز هم دو برابر مردان در خانه کار میکنند.
زنان استرالیایی که تماموقت شاغل هستند، در هفته بهطور متوسط ۲۵ ساعت را صرف انجام کارهای خانه، از جمله خرید خواربار و آشپزی میکنند. این در کنار متوسط ۳۶.۴ ساعتی است که این زنان بیرون از خانه کار میکنند.
مردانی که تماموقت کار میکنند بهطور متوسط ۱۵ ساعت در هفته را صرف کارهای خانه میکنند. بهعلاوه، ۴۰ ساعت را نیز به انجام کاری میپردازند که بابت آن حقوق میگیرند.
در مجموع زنانی که شغل تماموقت دارند ۶.۴ ساعت در هفته بیشتر از مردانی که شغل تماموقت دارند زمان صرف انجام کارهای خانه میکنند. این رقم بهطور میانگین معادل ۳۳۲ ساعت کار بیشتر (یا دو هفته کار ۲۴ ساعته) در سال است.
انجام کارهای زمانبر و روتین مانند آشپزی، شستن لباسها و ظرفها بر عهده زنان است. همچنین محتملتر است که زنان کارهای ناخوشایندی مانند تمیز کردن سرویس بهداشتی را، در مقابل شستن اتومبیل انجام دهند. در عوض، مردان اغلب کارهای غیر روتینی مانند چمنزنی یا تعویض لامپ را انجام میدهند.
نمودار زیر تعداد ساعاتی که زنان و مردان در هفته برای انجام امور مختلف وقت صرف میکنند نشان میدهد. دادهها مربوط به سال ۲۰۰۶ است.
حاکی از وجود شکافی عمیق و ثابت است. زنان حتی اگر تحصیلات بالاتری داشته باشند، تماموقت کار کنند و خواستار برابری باشند، بیش از مردان کارهای خانه را انجام میدهند. در واقع برخی از مطالعات نشان میدهند که زنان زمان بیشتری را صرف انجام کارهای خانه میکنند، حتی اگر شوهرانشان درآمد کمتری داشته باشند یا در خانه باشند.
یکی از دلیلهای این یافتههای متناقض این است که زنان بیشتر کارهای خانه را انجام می دهند تا موفقیت شغلی آنان تهدیدی برای مردانگی شوهرانشان به حساب نیاید.
هنوز صحت این ادعا مشخص نیست، اما مطالعات انجام شده در رابطه با خانهداری، همواره بر ارزش جنسیتی نمادین خانهداری در نشان دادن زنانگی و مردانگی در رابطههای مشترک تأکید دارد. در واقع حتی زندگی جنسی افراد نیز به اینکه چه کسی ظرفها را بشوید گره خورده است، یعنی زوج هایی که سهم مشترکی از امور خانهداری دارند کمتر با هم رابطهی جنسی دارند.
حتی زنان سوئدی هم نسبت به مردان سوئدی زمان بیشتری را صرف انجام کارهای خانه میکنند، که این حاکی از آن است که خواهران شمالیمان [شمال اروپا] هم که تحت حمایت نظام برابری هستند نمیتوانند در انجام کارهای خانه از این برابری برخوردار باشند.
پژوهشهای جدید، در حال بررسی تقسیم وظایف خانه بین زوجهای همجنس است که بفهمند اثر جنسیت در این روابط کاهش مییابد یا زیاد میشود. نتایج حاکی از آن است که احتمال تقسیم وظایف خانه در بین زوجهای همجنس بیشتر از زوجهای غیرهمجنس است.
این نشاندهنده آن است که ساختارهای فرهنگی مرتبط با دگرجنسگرایی، ازدواج و خانواده با دادن سهم بیشتر به زنان در امور خانهداری، بهشدت به ضرر آنها عمل میکند.
اگرچه کارهای خانه در فضای خانه انجام میشود اما عواقب عمومی مهمی در پی دارد. زنان غالباً زمان بیشتری را صرف کارهای خانه میکنند و در نتیجه زمان کمتری برای کار بیرون از خانه دارند. آمارهای جدید حاکی از آن است که زنان استرالیایی دو-سوم کارهای خانه را بهعهده دارند، در حالیکه مردان استرالیایی دو-سوم مشاغل بیرون از خانه را انجام میدهند.
ارتباط کمتر زنان با بازار کار به این معنی است که خانوادهها درآمد مشترک کمتری دارند و در صورت شکست یک رابطه، زنان از نظر مالی آسیبپذیرتر خواهند بود.
در رابطهی خانوادگی، درآمد همیشه رابطهی نزدیکی با قدرت دارد. پس زنانِ با درآمد کمتر توانایی کمتری در تقسیم برابر کارهای خانه با شوهران خود دارند. وقتی زنان درآمد بیشتری دارند، احتمال اینکه این درآمدِ بیشتر منجر به برونسپاری کارهای خانه شود بالاتر از زمانی است که شوهر درآمد بیشتری داشته باشد.
یکی از راههای رفع نابرابری در انجام کارهای خانه میتواند پولیکردن کارهای خانه و دادن پول به افراد برای انجام آن باشد. این شیوه در حال حاضر در سوئد بهکار گرفته شده است، به این صورت که دولت برای برونسپاری کارهای خانه به خانوادهها یارانه میدهد. خانوادههای سوئدی از طریق کاهش مالیات ترغیب میشوند که برای کاهش فشار کارهای خانه کسی را استخدام کنند.
دولت سوئد وعده میدهد که این سیاست نفع دو-طرفه در پی خواهد داشت. اول اینکه زنان را به فعالیت بیشتر در بازار کار ترغیب میکند. دوم اینکه استخدام افراد برای انجام کارهای خانه را در بازار سیاه کاهش داده، دستمزدها، جایگاه و حمایت از زنان شاغل در خدمات خانگی را افزایش میدهد.
تمایل ۳۸ درصدی استرالیائیها به برونسپاری کارهای خانه در سال ۲۰۱۶، تقاضا برای این نوع از خدمات را افزایش داده است و این مسئله حاکی از نیاز خانوادهها به کمکهای یارانهای دولت در پاسخ به این تقاضا و حمایت از کارگران ارائهدهندهی این خدمات است.
دولتها از طریق پاداشهای مالیاتی یا خدمات مستقیم میتوانند در اجرای این خدمات ایفای نقش کنند. در مقابل، این مسئله میتواند از کارگران فعال در این زمینهها حمایت کند، که معمولاً بسیار فقیر و از قشر مهاجر هستند.
راهحل دیگر سرزنش نکردن زنان برای کثیف بودن خانه است. این امر نیازمند ایجاد یک تغییر فرهنگی در انتظار افراد نسبت به یک «زن خوب» است، تا فشار فرهنگیِ انجام کامل و بینقص کارهای خانه را کاهش دهد.
در نهایت، کشاندن مردان به فرایند نظافت منزل امری ضروری است. این یعنی اینکه مردان در امور خانهداری سهمی برابر داشته و صرفاً نیروی کمکی نباشند؛ همچنین به معنی عدم سرزنش مردان «برای درست انجام ندادن» نظافت است. نظافت منزل مهارتی است که مردان کمکم آن را فرا میگیرند و این کلید کاهش نابرابری جنسیتی در انجام کارهای خانه است.