رکسان گی، نویسنده و استاد دانشگاه در امریکا است. بسیاری او را با کتاب «فمینیست بد» میشناسند که روابط متقاطع جنسیت و نژاد را به تصویر کشیده و بررسی میکند. این کتاب که در سال ۲۰۱۴ نگاشته شده، به مسائلی همچون نژاد، وزن، جنس، جنسیت، خشونت و فرهنگ عامه میپردازد. این اثر رکسان گی را میتوان از آثار کلاسیک موج چهارم فمینیسم به شمار آورد که با زبانی عامیانه پیام خود را به مخاطب منتقل میکند. در فصل جنسیت و سکسوالیته، وی به دوستیهای زنان میپردازد؛ آنچه که مبتلا به کلیشههای زنستیزانه بسیار است. آنچه در ادامه میخوانید بخشی است که به روابط بین «زنان» در جامعه و فرهنگی مردسالار میپردازد.
چطور با زن دیگری دوست باشیم؟
۱. این افسانه فرهنگی که تمام دوستیهای زنانه، دوستیهایی مخرب، فاسد و رقابتجویانه هستند رها کنید. این افسانه چیزی شبیه به کفش پاشنهبلند یا کیف دستی است؛ زیبا اما برای متوقف و کند کردن حرکت زنها.
۱.الف. این بدین معنی نیست که زنان هم گاهی اوقات رفتار مخرب، فاسد یا رقابتی ندارند، بلکه یادآوری میکند که اینها، خصیصههای دوستیهای “زنانه” نیستند، به خصوص وقتی که دوران جوانی را پشت سر گذاشتهاید.
۱.ب. اگر فکر میکنید ترجیح میدهید در دوستی با زنان دیگر- که قرار است دوستان صمیمی شما باشند- این مشخصات را داشته باشید، ببینید که چرا این طور فکر میکنید؟ چهطور میتوانید این طرز فکر را اصلاح کنید؟ یا کسی را پیدا کنید که به شما در تغییر دادن این نگاه کمک کند.
۲. درباره دوستیهای زنانه قلمفرساییهای بسیاری انجام شده تا آنها را سرشار از رفتارهایی مثل فضولی و خبرچینی یا زودرنج معرفی کنند که خیلی هم پر دردسرند. از خواندن نوشتههایی که این افسانهپردازیها را رواج میدهند، دوری کنید.
۳. اگر از زنانی هستید که میگویند “بیشتر دوستان من مرد هستند” و طوری رفتار میکنید که انگار افتخار میکنید که به نظر میرسد دوست دارید یک مرد باشید نه یک زن، به ۱.ب. رجوع کنید.
به یاد داشته باشید هیچ مشکلی نیست که بیشتر دوستان شما مرد باشند؛ اما اگر چون خود را گرفتار افسانههایی که درباره دوستیهای زنانه وجود دارد، نمیدانید، مغرور شدهاید، باز هم توصیه میکنیم کمی با خودتان خلوت کنید.
۳.الف. اگر فکر میکنید دوست بودن با زنان کار سختی است، به این هم فکر کنید که شاید مسئله، زنان نیستند، بلکه مشکل دقیقاً خود شمایید.
۳.ب. من قبلاً چنین زنی بودم؛ عذر میخوام که قضاوت میکنم.
۴. گاهی ممکن است دوستانتان با کسانی دوست شوند که شما خوشتان نمیآید. میتوانید درباره احساستان در این باره صادق باشید یا نه، دروغ بگویید. دلایل خوبی برای هر دو حالت وجود دارند. گاهی هم شما با کسی قرار میگذارید که دوستان شما نمیتوانند تحملش کنند! اگر مرد یا زنی که با او قرار دارید، مورد خوبی نیست، این فقط مربوط به شماست و شما میتوانید موضوعات جالبتری برای صحبت با دوستانتان داشته باشید. این وقتها من بحث را اینطور آغاز میکنم: “من با یک عوضی قرار میگذارم، چون آدم تنبل و بیعرضهای هستم”.
کاملاً حق دارید این تعابیر را استفاده کنید.
۵. جز این که بهترینها برای دوستانتان اتفاق بیفتد، آرزویی نداشته باشید؛ چرا که وقتی دوستان شما خوشحال و موفق باشند، احتمالاً شاد بودن برای شما هم آسانتر خواهد بود.
۵.الف. اگر شما احساسات ناخوشایندی دارید و دوستتان یکی از بهترین سالهای زندگیش را تجربه میکند، افکار تاریک خود درباره او را کنترل کنید یا در تنهایی خودتان به آنها فکر کنید یا از مشاورتان کمک بخواهید و لااقل در دفترچه یادداشتتان دربارهاش بنویسید. این طوری میتوانید در ملاقات با او از بروز افسانههایی که در بند ۱ خواندید، خودداری کنید.
۵.ب. اگر شما و دوستانتان همکارید، بدون خجالت به هم کمک کنید یا با هم همکاری کنید. این تقصیر شما نیست که دوستانتان خیلی عالیاند. مردها روابط مؤثر و قدرتمند را اختراع کردند و با آنها زندگی میکنند. هیچ ایرادی ندارد اگر زنها هم این کار را بکنند.
۵.ج. هیچ وقت زنان دیگر را تحقیر نکنید. حتی اگر دوستان شما هم نباشند، اما زن هستند و این چیزی است که اهمیت دارد. اما به این معنی نیست که شما حق ندارید زنهای دیگر را نقد کنید، اما به یاد داشته باشید که نقد سازنده با نقدی که باعث شود یک نفر بیرحمانه تحقیر شود، متفاوت است.
۵.د. هر کسی ممکن است درباره دیگران شایعهسازی کند؛ اگر میخواهید این کار را درباره دوستانتان انجام دهید، لااقل جالب و خندهدارش کنید. هرگز نگویید “من هیچ وقت دروغ نمیگم” یا “من هیچ وقت شایعه درست نمیکنم”، چون همان لحظه دارید دروغ میگویید.
۵.ه. بچههای دوستانتان را دوست داشته باشید. حتی اگر خودتان بچه نمیخواهید یا دوستشان ندارید. بحث نکنید، فقط این کار را انجام دهید.
۶. به دوستانتان واقعیتهای تلخی را که باید بشنوند، بگویید. ممکن است آنها عصبانی شوند، اما شنیدن این حرفها احتمالاً برای خودشان خوب است. زمانی یکی از دوستانم به من گفت که زندگی عشقیام را سر و سامان بدهم و یک برنامه عملی داشته باشم. این حرفش ناراحت کننده، اما مفید بود.
۶. الف. درباره واقعیتهایی که به شما گفته میشود، بیادب نباشید و این را در نظر بگیرید که دانستن واقعیت چه قدر میتواند به انجام درست یک کار کمک کند. ظرافت از پس خیلی کارها برمیآید.
۶. ب. این گفتوگوها وقتی از طرف یک “دختر” همدل انجام شود، جالبترند.
۷. اطرافتان را با زنانی پر کنید که بتوانید در کنارشان راحت مست کنید! کسانی که اگر از حال رفتید، روی صورت شما نقاشیهای احمقانه نکشند یا اگر در نوشیدن الکل زیادهروی کردید کمکتان کنند بالا بیارید و کسانی که به شما بگویند وقتی خیلی مست هستید رفتارهای بدی از شما سر میزند و به شما تذکر بدهند.
۸. با «افراد مشخص» دوستانتان لاس نزنید، رابطه جنسی برقرار نکنید و درگیر روابط احساسی نشوید. لزومی به گفتنش وجود ندارد اما نیاز هست که گفته شود. آن شخص مشخص یک فرد عوضی است و لازم نیست شما درگیر یک آدم عوضی شوید که خودش بهترینها را داشته. اگر میخواهید با یک عوضی باشید، کسی را انتخاب کنید که کاملاً مال شما باشد. چیزی که زیاد است، آدم عوضی!
۹. نگذارید دوستانتان لباس و وسایل زشتی بخرند که وقتی با آنها رفت و آمد میکنید مجبور باشید ببینیدشان. این دقیقاً یک حس مشترک است.
۱۰. وقتی شرایط بد پیش میرود و نیاز دارید که با دوستانتان صحبت کنید، وقتی ازشما میپرسند که حالتان چهطور است، نگویید “خوبم”. آنها میدانند که دروغ میگویید و این دروغ میتواند آنها را ناراحت و عصبانی کند. در نتیجه زمان زیادی صرف این سؤال و جوابهای “مطمئنی؟”، “آره؟”، “واقعاً؟” و “بله، خوبم!” میشود. به زنانی که دوستتان هستند، راستش را بگویید؛ آن وقت میتوانید دربارهاش با هم صحبت کنید، همدلی کنید یا نه، موضوع بحث را عوض کنید.
۱۱. اگر چهار نفری با هم در حال غذا خوردن هستید، صورت حساب را بین چهار نفر تقسیم کنید. ما بزرگسالیم! نیاز نداریم حساب کنیم که چه کسی بیشتر غذا خورده. اگر آدم ولخرجی هستید میتوانید دیگران را مهمان کنید و این مهمان کردن را نوبتی کنید. اگر هنوز در وضعیت مالی نامناسبی هستید ، هر چه را لازم میدانید انجام دهید.
۱۲. اگر یکی از دوستانتان پیام فرستاد و نیاز داشت درباره عشقش، زندگیش، خانوادهاش یا کارش با او همدلی کنید، برای پاسخ وقت و حوصله بگذارید، حتی اگر فقط پاسخ بدید که “دختر، دارم بهت گوش میدهم.” اگر دوستتان مثلاً ۳۰ تا پیام با موضوع مشابه برایتان فرستاد و نیاز به همدلی داشت، صبور باشید، چون روزی هم میشود که شما جی.میل را با این پیامهای تکراری و دردناک منفجر کنید!
۱۳. ضربالمثل معروف مادر من این بود: “کور عصا را میجوید، آب گودال را”. وقتی نمیتوانست متوجه شود که من وقتم را با کی میگذرانم، این جمله را با شک و تردید میگفت. به طور ساده، این به این معنی است که شما، همان کسانی هستید که اطرافتان را احاطه کردهاند.