وزارت زنان و ورزش زنان و حجاب زنان
16 ژوئن 2017
در دنیای زنان چه خبر؟ بیست و هشتم خرداد تا دوم تیر ماه ۹۶
24 ژوئن 2017

مادرانی از سرزمين آتش گرفته

اعظم بهرامی –

«کودکان قربانيان تجارت زباله‌اند، من هنوز چشمان کودک دو ساله‌ام که خيس اشک بود را خوب به ياد دارم. ما در يک سرزمين سوزان و سمی زندگی می‌کنيم

اين جملات آغازين سخنرانی «آنا ماگری» زنی است که نزديک به شش سال قبل فرزندش را در اثر بيماری سرطان خون حاد از دست داد. او تنها مادری نيست که اکنون در قالب گروهی از مادران برای پاکسازی مناطق مسکونی و طبيعی از زباله های خطرناک مشغول فعاليت است.

گروه «مادرانی از سرزمين آتش گرفته»، نزديک به پنج سال است که با حمايت گروه‌هایی از جوانان فعال در زمينه محيط زيست و همچنین يک گروه مذهبی به نام «جیووانی کونزو» برای اطلاع‌رسانی در زمينه افزايش معنادار آمار سرطان در مناطقی از جنوب ايتاليا (سيسيل، ناپل، کالابريا) فعاليت می‌کنند. موضوع از زمانی فرم تشکل به خود گرفت که آنها نامه‌ای را برای مقامات دولتی ارسال کردند و همدردی رييس جمهور و رييس دولت ايتاليا را همراه داشتند اما واکنش عملی در مورد تغيير وضعيت دفن و جداسازی و بازيافت و نابود سازی زباله‌های رها شده در آب رودخانه‌ها، ساحل دريا، جنگل‌ها، مناطق کوهپايه‌ای بسيار نزديک مناطق مسکونی و دیگر مناطق محیط زیستی در پی نداشت.

از آن جایی که طبيعت اين مناطق از ايتاليا در دنيا مثال زدنی است، آنها برای نجات جان ساکنان و اين سرمايه ملی، خود دست به کار شدند تا به کارگاه‌های نساجی و کارخانه های توليد لاستيک و خرده فروشان تاير و دیگر صنایع آلوده کننده محیط زیست از يک طرف و به دانشجويان و دانش آموزان ، از طرف ديگر اطلاع‌رسانی کنند.

مخاطبان آن‌ها در دو طیف بودند: در یک سو دسته‌ای بودند که باعث ايجاد آلودگی‌ها بودند و در سوی دیگر، گروهی که به عنوان نسل آينده آن کشور بايد از وضعيت سرزمينشان اطلاعات می‌داشتند.

برخی نهادهای مرتبط با مسائل زيست محيطی، هميشه عادات غذايی اشتباه، مصرف بی‌رويه سيگار و مشروبات الکلی را باعث افزايش سرطان می‌دانند اما اين گروه با ارائه آمار کودکان مبتلا به سرطان که هيچ سابقه ژنتيکی نداشتند و يا حيواناتی که در اثر بيماری‌های نادر مرده‌اند، سعی کردند انديشه جمعی جامعه را متوجه اين معضل کنند.

در واقع اينها گروهی هستند که در مقابل چشم پوشی سيستم قدرت، شروع به آگاهی رسانی کرده‌اند؛ تلاشی برای تغيير فرهنگ زندگی و بيداری وجدان عمومی و فردی و زنده کردن اميد در بيماران مبتلا به سرطان و خانواده‌های آنها.

از نظر اين افراد، رها کردن زباله‌های صنعتی و شيميايی و خانگی در فضای طبيعت بدون حفاظ و رعايت موارد ايمنی و نيز سوزاندن زباله‌هايی که تفکيک نشده‌اند و رها کردن خاکستر و دودشان می‌تواند آب و خاک و هوا، هر سه را به شدت آلوده کند. در يک مورد در استان کالابريا ، شرکتی که متولی دفن ضايعات يک کارخانه رنگ سازی شده بود برای منفعت و سود بيشتر، به جای استفاده از ظروف فلزی ضد خورندگی برای ذخيره سازی مواد شييمايی از ظرف‌های پلاستيکی استفاده کرده بود. بعد از تنها مدت کوتاهی بشکه‌های پلاستيکی دفن شده در خاک که حاوی مواد سمی خطرناکی بودند پوسيده و تجزيه شده و خروج سم و جذب آن در خاک از راه آب، تا کيلومترها اطراف آن منطقه و درخت‌های پرتقال را خشکاند.

سوزاندن زباله‌ها به شکل غيراصولی هم به رغم هزينه بسيار بالا می‌تواند خطر آتش سوزی جنگل‌ها و آلودگی را به شدت افزايش دهد. طرح «زمين در دستان من» به اين افراد کمک کرد که بتوانند با برگزاری نمايشگاه عکس و نمايش فيلم کوتاه در قالب يک تور، اطلاع رسانی کنند و گروه‌های فعال در زمينه محيط زيست را برای فشار بر سازمان‌های خصوصی و دولتی ذينفع را به کمک بخواهند‌.

در بخشی از نامه سرگشاده اين گروه به موسسات و سازمان‌های خصوصی و مردم ايتاليا آمده است: «ببينيد سرانه سم رها شده در جنگل‌ها و زباله‌های آتش گرفته و بوی نامطبوعی که طبيعت را اسير کرده است برای هر ايتاليايی چقدر است؟ از منفعت کارخانه داران و گروه‌هايی که سازمان يافته اين زباله‌ها را می‌خرند و در سرزمين مادری ما انبار می‌کنند چقدر برای پاکسازی و کاشت درخت صرف می‌شود؟ ما خواستار اعلام حقيقت و اعمال عدالتيم. بعضی از ما کودکان کمتر از دو سالمان را در بيمارستانها، به اغوش مرگ داديم و هنوز بيش از چند خط توضيحی برای مرگشان نيافته‌ايم. به اندازه کافی با کلمات و قانون بازی شده و هنوز جان انسان‌ها و درختان و طبيعت همچنان در خطر است

به اشتراک بگذارید