شماره اول گاهنامه اسپکتروم به موضوع بومفمینیسم (اکوفمینیسم) اختصاص دارد که با تلاش سازمان اسپکتروم و مشارکت چندین نویسنده و پژوهشگر در زمینه فمینیسم محیطزیستی تهیه شده است تا ایدههای نظری و عملی اکوفمینیسم را به مخاطب فارسی زبان بیشتر معرفی کرده و ابهامات و سوءبرداشتهای محتمل از این نظریه را مورد ملاحظه قرار دهیم. پس از انتشار سلسله مقالات بومفمینیسم در سال ۱۳۹۸ در «ماچولند» که در قالب پنج نوشتار ارائه شد، به این نتیجه رسیدیم که وارد کردن این موضوع به گفتمان فمینیستی و محیطزیستی در ایران، نیازمند تلاشی ادامهدار است، بنابراین تصمیم به گردآوری این مجموعه گرفتیم.
برای یادآوری مفهوم پایهای اکوفمینیسم، این شماره از گاهنامه اسپکتروم را با ترجمه یکی از نوشتههای «گرتا گارد»(۱)، نویسنده، پژوهشگر و کنشگر اکوفمینیست، آغار میکنیم، فردی که در پرورش و بسط نظریه اکوفمینیسم در فضای آکادمیک نقش پررنگی داشته است.«گارد» در این مقاله به روند شکلگیری اکوفمینیسم و دستاوردهای آن در زمینههای متعدد در طول دهههای گذشته میپردازد. پس از آن به سراغ نوشتهای از «کاظم قوچانی»، کنشگر و اکوفمینیست کوئیر، میرویم که در آن نقش جنسیت در چرخه تولید مواد غذایی و موضوع جابهجایی قدرت از طریق استعمار و سلطه بر زمین را بررسی کرده است. در نوشتهای دیگر، «درخشش»، فعال برابری خواه و دکترای فیزیک محیطزیست و اقلیمشناسی، به این سوال میپردازد که آیا کنشگری در زمینه حقوق حیوانات باری اضافی بر دوش فمینیسم قرار میدهد یا برعکس، میتواند اهرمی کلیدی برای شکستن ساختار سرکوب باشد. «ندا هوشنگ»، فمینیست اکوسوسیالیست و کارشناس ارشد اگرواکولوژی از دانشگاه کشاورزی و محیط زیست سوئد، درباره چیستی اگرواکولوژی و نقش آن در توانمندسازی زنان در محیطهای روستایی برای ما مینویسد و «مریم احمدی» جنبش پسماند-صفر را با لنز جنسیت بررسی میکند. در مقالهای دیگر، ترجمه بخشی از گزارش «انی پاتس»(۲) از کتاب «هنر حیوان»(۳) را میخوانیم که در آن آثار هنری چندین هنرمند زن درباره تقاطع فرهنگ گوشتخواری و مردسالاری بررسی شده است. من (شکوفه دزفولی) نیز در مقالهای به انتقادات و سوءبرداشتهای موجود از ایده اکوفمینیسم پاسخ میدهم. در نهایت گاهنامه را با گفتگوی ویدیویی بسیار پرباری با «اعظم بهرامی» درباره وضعیت کنونی زنان و گروههای به حاشیه رانده شده، با توجه به تغییرات اقلیمی در ایران، به پایان میرسانیم.
در فضای ملتهب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کنونی ایران، بحران اقلیمی بدون شک تبعیضات و ناعدالتیهای موجود در جامعه را تشدید میکند و این اتفاق ما را بر این میدارد تا به کشف ریشههای نظامهای سرکوب و تبعیض در جامعه خود بپردازیم و شباهتهای موجود در این ریشهها را بیابیم. اعتقاد ما بر این است که بومفمینیسم با پیوند چندین رویکرد (محیطزیستی، فمینیستی، عدالت گونهای(۳) و عدالت اجتماعی) در مقابل نظام سرکوب، میتواند روش اخلاقی بسیار موثری ارایه دهد که از طریق آن بتوانیم نگاه انسانمحور را از هویت خود حذف کنیم، هویتی که قرنهاست تحت تاثیر مذاهب مردسالار و سپس فلسفه رنسانسی به ما تحمیل شده، هویتی که انسان را از سایر موجودات طبیعی جدا ساخته و او را برتر از آنها میبیند. این فرهنگ، احساس یگانگی و اتصال با دیگر موجودات طبیعی را در ما خاموش کرده است. در مقابل، اکوفمینیسم به ما کمک میکند تا حس اتصال به دیگر موجودات زنده را در خود بازیابی کرده و آن را با احساس تعهد در قبال عدالت همگانی همراه کنیم.
تابستان ۱۳۹۹
شکوفه دزفولی
۱- Greta Gaard
۲- Annie Potts
۳- Species Justice
شکوفه دزفولی، هنرمند تجسمی و کنشگر در زمینه محیط زیست و اکوفمینیسم، ساکن امریکا و تحصیلکرده در رشتهی هنرهای تجسمی از دانشگاه کلرادو بولدر است و مفاهیم مهاجرت، جنسیت و طبیعت، و درهم آمیختگی این موضوعات چارچوب اصلی کار هنری و پژوهش او را تشکیل میدهد.