نویسنده: مَنال شریف
تاریخ: ۵ اکتبر
منال شریف، کنشگر حقوق زنان و نویسنده کتاب «شهامت برای رانندگی: راهی برای بیداری زنان سعودی»
بالاخره عربستان سعودی خودش را از بند دههها پیوند عمیق با بنیادگرایی مذهبی رها کرد. کلید این تغییر کجاست؟ سوئیچ اتومبیل!
روز ۲۶ سپتامبر، دولت سعودی رسماً اعلام کرد که قانون منع رانندگی زنان از سال آینده میلادی لغو میشود. تحلیلگران سعودی کشمکشی را که به این تصمیم ختم شد، با مبارزه برای صدور حکم سلطنتی گشایش اولین مدرسه دخترانه در قلمرو پادشاهی مقایسه کردهاند. این حکم بعد از گذشت سه دهه از تشکیل کشور عربستان سعودی صادر شد؛ اما موضوع این اقدام انقلابی تنها رانندگی زنان نیست، بلکه بسیار بیشتر از آن، تغییر مهمی در مسیر کشور است.
ممنوعیت رانندگی زنان تاکنون هزینههای زیادی را بر شهروندان سعودی تحمیل کرده است. یک و نیم میلیون مرد خارجی به عنوان راننده در این کشور حقوق دریافت میکردند. بسیاری از آنها صحبت کردن و حتی الفبای عربی را نیاموختهاند و برخی از این «رانندهها» پیش از این هرگز حتی یکبار رانندگی نکرده بودند. در همین حال تنها ۱۵ درصد از زنان سعودی بیرون از خانههایشان کار میکنند. آنها شغلی را انتخاب نمیکردند زیرا گاهی باید تا دو سوم حقوقشان برای استخدام راننده مرد پرداخت میشد.
براساس قوانین سعودی، مردان مسئول رفتوآمد همسران، خواهران و مادرانشان هستند. همین سبب میشد زنانی که به راننده مرد دسترسی نداشتند، پسربچههای مثلاً ۹ ساله را پشت فرمان روی بالش بنشانند تا بتوانند بالاتر از داشبورد را ببینند. تعجبآور نیست که پادشاهی عربستان از جمله کشورهایی است که از بالاترین نرخهای تصادفات جادهای را دارد.
فراتر از هزینههای اجتماعی و اقتصادی اجبار زنان به ماندن در صندلی پشتی، دست و پای پیشرفت جهانی عربستان سعودی را بسته است. این کشور در میان صاحبان بزرگترین ذخایر نفتی، مقام دوم را دارد اما در فهرست توسعه انسانی سازمان ملل رتبهاش پایینتر از قبرس و مالتا است. حال، با تغییر این قوانین، دستِکم ما راهی رو به جلو داریم: یک جامعه سعودی باز برای مردان و زنان.
رانندگی کردن شروع کار است.این حرکت میتواند آغازگر انحلال سیستم سرکوبگر و کنترلکنندهای باشد که زنان را وادار میکند از مردان خانواده برای ابتداییترین تصمیمها و فعالیتهایشان اجازه بگیرند. ( این پادشاهی بهطرز جالبی اعلام کردهاست که زنان برای گرفتن گواهینامه نیاز به اجازه قیمشان نخواهند داشت).
امروز، قیمومیت زنان و کنترل آنها، کمترین ارتباط را با سنتهای باستانی داخل قلمرو پادشاهی دارد- هرچه باشد محمد پیامبر اسلام با یک زن تاجر ازدواج کرد- این زورگوییهای مذهبی بنیادگرایانه است که چنگال خود را در جامعه فرو میکند. خیلی از این محدودیتهای اخیر بر علیه زنان، بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و حمله مسلحانه به مسجد بزرگ مکه – توسط سنیهای متعصب به مدت دو هفته در سال ۱۹۷۹ – تحمیل شد. بهدنبال این وقایع زنان از تلویزیون ملی سعودی و روزنامهها ناپدید شدند و همزمان سختگیریهای زیادی در حوزه اشتغال بر زنان اعمال شد. بنیادگرایان همچنین مخالفت و درخواستشان برای ممنوعیت تحصیل زنان را از سر گرفتند. اما نسل جدید زنان سعودی از اطاعت از آن سر باز زدهاند. براساس گزارش وزارت آموزش و پرورش، زنان حالا بیشتر از نیمی –۵۱.۸ درصد، در سال ۲۰۱۵– از همه دانشگاههای عربستان را اشغال کردهاند.
با همه این تغییرات، اکنون من برای اولین بار شهامت رؤیاپردازی درباره یک عربستان سعودی متفاوت در سالهای پیشرو را دارم. من برای برابری زنان در کشورم ۱۰ آرزو دارم: من آرزوی پادشاهیای را دارم که در آن سیستم قیمومیت متوقف شود؛ جایی که در آن زنان در سن ۱۸ یا ۲۱ سالگی طبق قانون بالغ محسوب شوند؛ جایی که زنان بتوانند هر مدرک دانشگاهیای را، از جمله مدرک مهندسی که حالا فقط مخصوص مردان است، دریافت کنند؛ جایی که زنان بتوانند در هر حوزهای که بخواهند، کار کنند؛ جایی که در آن زنان زندانی مردان نباشند و برای ترک کردن خانه نیازی به اجازه قیم مرد نداشته باشند؛ جایی که ازدواج با یک کودک جرم است؛ جایی که زنان به عنوان سفیران و وزیران و رهبران سازمانها شناخته شوند؛ جایی که مادران سعودی بتوانند شهروندیشان را به فرزندانشان انتقال دهند؛ جایی که قانون از مادران و فرزندان حمایت کند و جایی که زنان بتوانند به عنوان ورزشکار در هر رشته ورزشیای رقابت کنند.
تغییرات بیشتری در راه است. برای اولین بار در تاریخ پادشاهی، رهبری به یک نسل جوانتر سپرده میشود. سن بالای شاهان عربستان سعودی، که در دهههای هشتاد زندگیشان بودند، مشهور خاص و عام است، اما امروز ولیعهد محمدبن سلمان تنها ۳۲ سال دارد. همانطور که او به دیود ایگنِیشِس ( David Ignatius)، خبرنگار روزنامه واشنگتن پست گفت: «من جوانم. هفتاد درصد شهروندان ما جوان هستند. ما نمیخواهیم زندگیمان را در این گردابی که در طول ۳۰ سال گذشته در آن بودهایم هدر بدهیم. حالا میخواهیم به این دوره پایان بدهیم. ما میخواهیم بهعنوان مردم سعودی از روزهای پیشرویمان لذت ببریم و در حالی که دین و سنتهایمان را حفظ میکنیم بر توسعه جامعه و خودمان، بهعنوان افراد و خانواده، تمرکز کنیم. ما به در جا زدن در سالهای پس از دوره ۱۹۷۹ ادامه نخواهیم داد. آن زمان به پایان رسیده است.»
هفت سال پیش من در خیابانهای عربستان سعودی گریه کردم. گریه کردم چون بعد از خروج از مطب دکتر نتوانستم یک راننده مرد پیدا کنم که مرا به خانه ببرد. باید وقتی تنها راه میرفتم مزاحمتها را تحمل میکردم. من گواهینامه رانندگی آمریکایی داشتم و میتوانستم رانندگی کنم اما دولت این اجازه را به من نمیداد. مجازات رانندگی یک زن دستگیری و زندانی شدن بود.
واقعیت این است که من در ماه می سال ۲۰۱۱ بهعنوان عضوی از جنبش ۱۷ ژوئیه در اعتراض به قانون [منع رانندگی زنان] بعد از رانندگی در خیابانهای سعودی دستگیر و زندانی شدم.
هفته گذشته من باز گریه کردم، اما اشکهای من، این بار اشک شوق بود. در ماه ژوئن سال ۲۰۱۸، هفت سال بعد از آن اعتراض، زنان سعودی آزاد خواهند بود؛ نه فقط برای رانندگی ماشینهایشان بلکه برای راندن زندگی خودشان [پشت فرمان].