ترجمه « ۷ چیزی که فمینیستکوییرها به آن معتقدند» از پویا
موارد زیادی هستند که عموم فمینیستها، به درستی آنها باور دارند اما چیزهای منحصر به فرد زیاد دیگری هم وجود دارد که فمینیستهای کوییر به آنها معتقدند؛ شاید حتی بیشتر از اکثریت و به خصوص وقتی که اینها درباره جنبش فمینیستی باشند.
در واقع مجموعهای از نظریات – در قالب یک «زیر جنبش» یا شاخهای از جنبش بزرگتر- تحت عنوان “فمینیسم کوییر” یا “تقابل رادیکال با پدرسالاری” شناخته میشوند. به واقع اگر بخواهم بر اساس تجربیات خودم به عنوان یک فمینیست کوییر صحبت کنم، باور دارم که فمینیستهای کوییر، اغلب، موضوعات درون جنبش را به روشی متفاوت با فمینیستهای غیرکوییر مورد بررسی و بحث قرار میدهند.
میتوان ادعا کرد که مشخصاً وجود چشماندازهای متنوع در یک جنبش، قدرت آن جنبش را افزایش میدهد. برای مثال نگاه به جنبش فمینیستی از منظر یک فمینیست ترنس، ممکن است توجه مرا به ابعاد متفاوتی از آن جلب کند که تا پیش از این، حتی از وجودشان مطلع نبودهام؛ به این ترتیب، با به اشتراکگذاری شناختی که از زاویه دید گروههای مختلف درون جنبش به دست میآید، شاهد بهبود هرچه بیشتر ابعاد مختلف جنبش فمینیستی خواهیم بود که در دستیابی ما به اهدافمان و البته به همه افراد جامعه فارغ از این که “چه کسی هستند”، کمک شایانی خواهد کرد.
شاید بهتر باشد نخست تعریفی از “فمینیسم کوییر” ارائه دهیم. وبسایت فمینیسم کوییر، مرجعی فوقالعاده برای یادگیری در اینباره است. تعریفی که این مجموعه از فمینیسم کوییر به عنوان یک تعریف عمومی ارائه میدهد، چنین است:
“واژه کوییر نشان دهنده آن است که این مفهوم افراد کوییر را شامل میشود، اما معنای واقعی آن، فراتر از افراد رنگینکمانی یا دگرباش یا سایر اقلیتهای جنسیتی و جنسی است. فمینیسم کوییر به معنای فمینیسمی متفاوت است؛ فمینیسمی که مستقیماً مسائلی چون نژادپرستی، همجنسخواهستیزی، ترنسستیزی، امپریالیسم، منفیانگاری روابط جنسی و مشکلاتی اینچنین را به چالش کشیده و همواره، فراتر از دستاوردهای مقطعیاش گام برمیدارد. ما بر این باوریم که فمینیسمی که [تنها] به برابری میان زنان و مردان معتقد است، دیگر جنسیتهای خارج از این تقابل دوگانه را حذف کرده و مشکلاتی را که پدرسالاری برای تمام افراد از تمام جنسیتها به وجود میآورد، نادیده میگیرد؛ که البته باید یادآوری کنیم که این مشکلات میتوانند توسط افرادی از هر گروه جنسیتی، تشدید نیز بشوند”.
تعریف فوق، تعریفی حائز اهمیت است؛ اول به این دلیل که مضر بودن یک جامعه پدرسالار را برای همه افراد جامعه به رسمیت میشناسد، بعد این که موضوعات زیادی در این میان نقش دارند که بسیاری اصلاٌ به فمینیستی بودن آنها فکر نمیکنند و در نهایت این که نظریه تقاطعی یا چندوجهی بودن (intersectionality) کلید اصلی است.
درست مشابه تعریف مشهوری از «فلاویا جودان»: فمینیسم من، یا متقاطع است یا چرند محض!
اکنون با در نظر گرفتن این تعریف از فمینیسم کوییر، آن چه که در ادامه خواهد آمد، هفت چیزی هستند که فمینیستهای کوییر به آن باور دارند؛ چیزهایی که اگر همهمان عمیقاً باورشان کنیم، جنبش فمینیستی بینظیر و قدرتمندی خواهیم ساخت:
پذیرش سکسوالیته، بخش مهمی از فمینیسم است
بسیاری از فمینیستهای کوییر میدانند که “آزادی زنان” ارتباط تنگاتنگی با “آزادی زنان کوییر” دارد. بسیاری از زنانی که بدنهایشان، سیاستهایشان یا پارتنرهایشان با معیارهای جریان غالب ناسازگار است، به حاشیه رانده میشوند، اما باید توجه داشته باشیم که پذیرش و شمولیت در فمینیسم میتواند موجب تقویت آن شود و دقیقاً به همین دلیل است که پذیرش سکسوالیته دارای اهمیت است.
تنوعپذیری جنسیتی نیز امری حائز اهمیت در فمینیسم است
ترنسها و جنسیت نامنطبقها (Gender Non-conforming)،همواره در طول تاریخ جنبش فمینیستی از این جنبش بیرون رانده شدهاند، اما درست مانند مورد پیشین، نادیده گرفتن لایههای مختلف افراد، موجب تهدید و آسیب برای هسته اصلی فمینیسم خواهد بود. اگر هدف، آزادی است، این آزادی باید برای همه باشد. اگرچه قوانین مقابله با تبعیض درباره اقشار مختلفی در جامعه وضع شده است، اما هنوز، فقدان حمایت قانونی از حقوق افراد رنگینکمانی و یا دگرباش ترنس و جنسیت-نامنطبق به طرز چشمگیری وجود دارد. برای مثال، ممکن است مواردی چون مسکن، دسترسی این افراد به خدمات بهداشتی و سلامت و اشتغال، با نگاهی تبعیضآمیز، نادیده و بی اهمیت انگاشته شود و فمینیسم میتواند و باید برای تحقق چنین حمایتهایی مبارزه کند.
بسیاری از افراد در مباحث فمینیستی نادیده گرفته میشوند
زنان کوییر، ترنسها و جنسیت-نامنطبقها، همچنین رنگینپوستان، افراد دچار معلولیت، کارگران جنسی و تنفروشان، افراد دارای اضافه وزن و آنهایی که هویت ثبت شدهای در جامعه ندارند، از جمله افرادی هستند که از دایره مباحث فمینیستی بیرون گذاشته میشوند تجربیات و مسائل این گروهها مورد توجه قرار نمیگیرد، در حالی که تجربیاتی دارای اهمیت هستند. در حقیقت، تمام تجربیات ما مهماند و باید آنها را در مباحثمان بگنجانیم.
آزادی به دست نمیآید مگر آن که برای همه باشد
حمایت از گروهی و نادیده گرفتن گروهی دیگر و حمایت از آزادی عدهای که با معیارهای جریانات اصلی در جامعه سازگارند و عدم حمایت از عدهای دیگر که چنین سطح هماهنگی با معیارهای رایج و غالب را ندارند، هرگز موجب دستیابی به اهداف نمیشود. آزادی و توانمندسازی نمیتواند گزینشی باشد و تنها در صورتی میتواند به واقعیت بدل شوند که هیچ استثنایی در این زمینه وجود نداشته باشد.
معنای فمینیسم میتواند برای هر کس متفاوت باشد، اما اصل بر چندوجهی بودن و تقاطع است
این نگاه که همه فمینیستها باید دیدگاههایی مشابه داشته باشند، به هیچ وجه صحیح نیست. برخی فمینیستها ممکن است روی مطالعات مرتبط با “مثبتانگاری روابط جنسی” متمرکز شوند، در حالی که دیگرانی هستند که برای “دستمزد برابر” فعالیت میکنند. هر فمینیست ممکن است مجموعه متفاوتی از ارزشها و نیز روشهای مختلفی برای ترویج برابری داشته باشد، اما آن چه که هسته اصلی فمینیسم را تشکیل میدهد، چندوجهی بودن و تلاش برای پیشرفتی فراگیر و همهجانبه است.
ممکن است گاهی با دیگر فمینیستها مخالف باشید؛ هیچ ایرادی ندارد
به طور قطع هرچه با بینشها، نگرشها و نظرات متنوعتری مواجه باشیم، درک ما از فمینیسم نیز بهتر و عمیقتر خواهد بود. این که بدانیم چه چیزی موجب بهبود شرایط یک نفر خواهد شد هرگز برای ما کافی نیست. ما باید بدانیم که چه چیزی چنین بهبودی را در شرایط همه افراد ایجاد میکند.
وقتی صداهایمان به هم بپیوندند، حتماً آواز پُرطنینتری را نیز خواهیم شنید و راه حلها برای مشکلات اجتماعیای که روی همه ما تأثیرگذار هستند، نیز کارایی بیشتری خواهند داشت.
پدرسالاری همه را تحت تأثیر قرار میدهد
چه همجنسخواه باشید، چه دگرجنسگرا، کوییر، ترنس، مرد، زن، با جسمی توانمند، چاق، لاغر، تیره پوست و یا از هر هویت بیشمار دیگری که در جهان وجود دارد، پدرسالاری بر شما تأثیر میگذارد؛ بر تمام آن چه بدان دسترسی دارید، بر تمام رسانههایی که استفاده میکنید، بر رفتارتان، افکارتان و بسیاری چیزهای دیگر. مهم نیست چه کسی هستید؛ پدرسالاری بر شما و کسانی که دوستشان دارید، تأثیر میگذارد و به این طریق به همه ما آسیب میزند. بنابراین بیایید برای نابودی آن با یکدیگر همراه شویم.